جدول جو
جدول جو

معنی تاریخ گشتن - جستجوی لغت در جدول جو

تاریخ گشتن
(مُ فَ / فِ حَ)
تاریخ شدن. بزرگ و مشهور شدن:
شهریارا روزگار تو بتو تاریخ گشت
همچو تو از دولت تو بهره ور شد روزگار.
فرخی.
تاریخ گشته رفتن مهد تو در عرب
چون در عجم کرامت تو داستان شده.
خاقانی.
رجوع به تاریخ شدن و تاریخی شدن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ شاقْ قَ)
لاغر شدن. باریک شدن. باریک گردیدن.
لغت نامه دهخدا
(گَ تَ / تِ)
تیره و تار گشته. رجوع به تاریک گشتن شود
لغت نامه دهخدا
(مُ دَ / دِ فَ)
زمان نامه یا قرارداد یا اتفاقی را بر اساس مبداء تاریخی معین ذکر کردن
لغت نامه دهخدا
(مُ بَ / بِ رَ)
تاریخ گشتن. بزرگ و مشهور شدن. باقی ماندن نام. به غایت و نهایت بزرگی رسیدن. اشهر ناس شدن. رجوع به تاریخ و تاریخی شدن و تاریخ گشتن شود.
- تاریخ قومی شدن، بزرگ و پیشوای قومی شدن. اشهر قومی شدن:... و صولی گفته تاریخ هر شی ٔ غایت و نهایت آن چیز است و از اینجا که گویند ’فلان تاریخ قومه’ یعنی به او منتهی می شود شرف قوم وی. (از منتهی الارب) (از غیاث) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(مُ دَ / دِرَ)
تاریک شدن. تیره و تار شدن. تاریک گردیدن. رجوع به تاریک شدن و تاریک گردیدن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تاریک گشتن
تصویر تاریک گشتن
تاریک شدن تاریک گشتن تیره و تار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
تحديد موعدٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
Backdate, Date
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
dater rétroactivement, dater
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
rückdatieren, datieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
날짜를 거꾸로 하다 , 날짜를 정하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
датировать задним числом , назначать дату
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
تاریخ ڈالنا , تاریخ مقرر کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
আগের তারিখ দেয়া , তারিখ নির্ধারণ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
kuandika tarehe ya nyuma, kuweka tarehe
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
geriye tarih vermek, tarih koymak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
לתאריך אחורה , לקבוע תאריך
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
日付を遡る , 日付を設定する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
датувати зворотно , призначити дату
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
पिछली तारीख लगाना , तिथि निर्धारित करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
memberi tanggal mundur, menetapkan tanggal
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
achteraf dateren, een datum vaststellen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
fechar atrás, fechar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
retrodatare, datare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
datar retroativamente, datar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
填写日期 , 约定
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
datować wstecz, ustalić datę
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تاریخ گذاشتن
تصویر تاریخ گذاشتن
กำหนดวันที่ย้อนหลัง , กำหนดวันที่
دیکشنری فارسی به تایلندی